پارسی راهنمایی

دانلود گلستان سعدی

در ادامه ی مطلب...

در قالبPDF

بدون نیاز به کلید


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 27 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

دانلود دیوان حافظ

کامل کامل

در ادامه ی مطلب...

در قالب PDF

بدون نیاز به کلید


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ جمعه 27 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

فونت نستعلیق

دانلود فونت نستعلیق برای شما بینندگان عزیز

در

ادامه ی مطلب...


ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 24 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

زندگی‌

سهراب سپهری در ۱۴ مهر ۱۳۰۷ در قم به دنیا آمده که بطور رسمی زادروزش را ۱۵ مهرماه ثبت کرده اند.[۲] پدربزرگش ميرزا نصرالله خان سپهری نخستين ریيس تلگراف‌خانه كاشان، پدرش «اسدلله» و مادرش «ماه جبین» نام داشتند که والدینش اهل هنر و شعر بودند.[۳]

دورهٔ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (شهید مدرّس فعلی) (۱۳۱۹) و متوسّطه را در دبیرستان پهلوی کاشان خرداد ۱۳۲۲ گذراند و پس از فارغ‌التحصیلی در دورهٔ دوسالهٔ دانش‌سرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ فرهنگ کاشان درآمد.[۴] در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دوره دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد. سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و نشان درجه اول علمی را دریافت کرد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ شعر خود را با عنوان زندگی خواب‌ها منتشر کرد. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و در هنرستان‌های هنرهای زیبا نیز به تدریس می‌پرداخت.[۵]

وی به فرهنگ مشرق زمین علاقه خاصی داشت و سفرهایی به هندوستان، پاکستان، افغانستان، ژاپن و چین داشت. مدتی در ژاپن زندگی کرد و هنر «حکاکی رو چوب» را در آنجا فراگرفت. همچنین به شعر کهن سایر زبانها نیز علاقه داشت از اینرو ترجمه هایی از شعرهای کهن چینی و ژاپنی را انجام داده است.[۶]

در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمنا در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه‌ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه‌های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت. سهراب سپهری مدتی در اداره کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکدهٔ هنرهای تزئینی تهران نمود. پدر وی که به بیماری فلج نیز مبتلا بود، در سال ۱۳۴۰ فوت می‌کند. در اسفند همین سال بود که از کلیهٔ مشاغل دولتی به کلی کناره‌گیری کرد. پس از این سهراب با حضور فعال تر در زمینه شعر و نقاشی آثار بیشتری آفرید و راه خویش را پیدا کرد. وی با سفر به کشورهای مختلف ضمن آشنایی با فرهنگ و هنرشان نمایشگاه های بیشتری را برگزار نمود.

سهراب هنرمندی جستجوگر، تنها، کمال طلب، فروتن و خجول بود که دیدگاه انسان مدارانه اش بسیار گسترده و فراگیر بود. از اینرو آثار وی همیشه با نقد و بررسی همراه بوده که برخی از این کتابها چنین می باشند: «تا انتها حضور» ، «سهراب مرغ مهاجر» و «هنوز در سفرم» ، «بیدل، سپهری و سبک هندی» ، «تفسیر حجم سبز» ، «حافظ پدر، سهراب سپهری پسر، حافظان کنگره» و نگاهی به «سهراب سپهری».

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

ا

ب

ت

ج

ح

ح

خ

د

ر

ز

س

ش

ص

ض

ط

ط

ع

غ

ف

ق

م

ن

نوشته شده در تاريخ جمعه 13 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

غلغل سماور- فضاي اتاق- دانه­هاي تسبيح زمزمه­کردن- کاسه­ي بلور- دهه­ي فجر- اجراي سرود- سراي اميد- ختم صلوات- مصادف با اربعين- شعار جمعيّت- ظالم و فاسد- بغض سنگين تولّد نوه- پرده­ي اشک- غرور و افتخار- بوي گلاب- مکالمات تلفني- سرِ سطر- حقّ مسلّم- عبارت آهنگين- خلاصه و فشرده- خواسته­ها و آرمان­ها- لحن حماسي- أجر و ثواب- خطا و صواب- جامع­التّواريخ- خواجه رشيد­الدّين فضل­الله- ظفرمند و پيروز- چوبه­ي تير- يادگار انقلاب- راه­پيمايي بزرگ- الله اکبر- صداي اعتراض- محبّت آميز.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

حکایت همدلی و اتحاد

واحد شمارش تیر چوبه است.               به سر ببرید: زندگی کنید.

چیره: پیروز                                        ظفرمند: پیروز   

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

روان خوانی

                                            شعر یاد حسین(ع)

قالب شعر (غزل) است.                   ردیف شعر: تشنه

کلمات قافیه شعر: سخنور، یکسر، یاور، بر(خشکی)، بر(کنار، سینه)، اصغر، کوثر، محشر

حروف مشترک قافیه های شعر: (-َر)

تف:گرما، سوزش، داغ            کام: دهان           سخنور: شاعر، سخن­گو

دشت بلا: کربلا                   خسرو: پادشاه        یاور: یاری گر

کوثر: چشمه ای در بهشت                    صف محشر: صحرای قیامت

ره بردن: رسیدن       پرتَف: سوزان           آل: خاندان   

عطشان: تشنه         احمد: لقب حضرت محمد(ص)

حیدر: لقب حضرت علی(ع)               شط: رود             لب شط: ساحل رود

آرایه­ی جناس تام: آوردن دو واژه که درلفظ مشترک و در معنی متفاوت باشد.

آرایه مراعات نظیر: به آوردن اعضای یک مجموعه و رعایت خویشاوندی کلمات در شعر گویند.

شعار: خلاصه و فشرده خواسته ها و آرمان های یک گروه یا یک ملت است.

معنی بیت اول: از شدت گرمای دل چنان تشنه شد که تمام ردیف شعرش تشنه شده است.

معنی بیت دوم: افسوس که آن روز در کربلا آن پادشاه بدون لشکر و بدون یارس گر تشنه بود.

معنی بیت سوم: با لب های خشکیده و دل های سوخته و چشمانی تر در دریای کربلا در آن خشکی غرق بود.

معنی بیت چهارم: مانند ماهی که از آب بیرون می افتد اهل بیت پیامبر در حالی که دلشان در سینه می سوخت می تپیدند.

معنی بیت پنجم: خاندان حضرت محمد(ص) در حالی که همه تشنه بودند فرزندان حضرت علی از جمله علی اکبر و علی اصغر تشنه بودند.

معنی بیت ششم: کسی که بر ساحل چشمه کوثر تشنگان را سیراب می کند به کدامین گناه در کنار آب در حالی که تشنه است کشته شود.

معنی بیت هفتم: وقتی که عباس جوان به آب فرات رسید به یاد تشنگی امام حسین تا قیامت تشنه ماند.

معنی بیت هشتم: ای کاش شاعر(فدایی مازندرانی) در روز عاشورا فدای حسین می شد تا در صف سوزان صحرای قیامت تشنه نمی ماند.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

نکته­ی نگارشی درس ۳

کاربردهای نشانه­ی نگارشی(-)(خط جدایی و خط پیوند)

تهیه کنندگان: اشکان منصوری و امیرسام نونهال    

خط جدایی:

۱ - عبارت معترضه ای که نسبتاً ازمتن جمله ای دور باشدو یا برای تاکید بیشتر روی جمله وعبارت متعرضه،آن را به جای دو دررنگ در میان دو خط جدایی قرار می دهیم:

مثال:

الف- چنین ادعایی-مطمینم که شما هم با من هم عقیده هستید-کمال بی انصاف(دوری)

ب- فرمانده مردی شجاع،قوی،با تجربه-ولی سهل انگاربود

 

۲ - برای جدا کردن اعداد،کلمات یاحروفی که به هنگام شمردن اجزاءچیزی به کار می رود:

مثال:

                 - بدن حشرات از سه قسمت زیر تشکیل شده   

۳ - برای نشان دادن تغییر ناگهانی و غیرمنتظره که در فکر پیدا می شود:

مثال:

الف- وقتی که دیدمش صریحاً گفتم او-راستی چه لزومی دارد که آن را تکرار کنم؟

 

۴ - برای سرجمع کردن فاعل جمله هنگامی که از چند کلمه ی پراکنده تشکیل شده باشد:

مثال:

الف- قدرت،ثروت،مقام- این ها چیزهایی هستند که او به دنبالش است

 

۵ - هنگامی که «از»،«تا»یا«ای»برای مسافت وزمان حذف شود:

مثال:

تهران- مشهد    یاسوج- بیرجند

 

۷ - در داستان نویسی برای شروع گفته های هر طرف مکالمه این علامت را قبل از شروع اولّین جمله و سرسطر می نویسیم وی قبل از بکار بردن آن باید مشخص کرده باشیم که جمله مربوط به کیست:

مثال:

جواد: سلام                         - .....

حسن: سلام                       - ......

 ۸- در نمایشه نامه نویسی برای فاصله بین گوینده و گفته ی او به جای (دو نقطه) اغلب از این نشانه(وگاه فقط از فاصله)استفاده می شود.

 

 

خط پیوند(-)

 

1-     این نشانه برای پیوند اجزاء کلمات یا عبارت مرکب به کار می رود.(اکثر این کلمات وعبارت ها در زبان فارسی بدون خط پیوند نوشته می شوند و بسیار به هم می چسبند.

  مثال:چهار- راه

 

2-     در هنگام ترجمه ی مطالب علمی اسامی یا صفات مرکبی ساخته می شود که لازم است پیوند میانشان بکار رود:

   مثال: . . . این فیزیکی از هنر های مشترک  ایرانی- افغانی است.

 

3- هرگاه جای ناخوانابود      برای فعل تمام یک عبارت مرکب در آخر سطرنباشد می توان قسمتی از آن را در آخر سطر  نوشت،نشان پیوند را بعد از آن قرار داد و بقیه ی آن را به ابتدای سطر بعدی منتقل نمود. البته اگر عبارت  دوجزئی باشد و بتوان آن را از هم جدا کرد:

 مثال:

...دیروزآقای نادری-

 

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |

 

غلغل: کنایه از جوشیدن. صدای جوشیدن سماور.

تسبیح: سبحان الله گفتن. ذکر خدا را گفتن.  به مهره­هایی که آن ها را بر رشته می کردند و به وسیله­اش  به شمارش ذکر می­پرداختند سبحه می­گفتند. اکنون بعد از سالیان زیاد تسبیح جای سبحه را گرفته و از معنای عمیق«تسبیح: ذکر و یاد خداوند» نیز تنها به «دانه­های در رسته کشیده»  بسنده شده است. حافظ می­فرماید:

رشته­ی تسبیح اگر بگسست‌، معذورم بدار

دستم اندر دامنِ ساقیِ سیمین ساق بود

معنی «الهم صلی علی محمدٍ و آل محمد»: خداوندا بر محمد و خاندان او درود فرست.             می­لغزید: سر می­خورد         فضل: لطف. نیکویی

اربعین: چهلمین روز شهادت امام حسین(ع) معروف به اربعین حسینی­است.

دهه­ی فجر: ده روز پیروزی انقلاب اسلامی که از دوازده بهمن شروع شده و در بیست و دوم بهمن به نتیجه رسید، «دهه­ی فجر» گویند.                    دهه: هر ده روز یا ده سال را می­گویند. 

سده: برابر با یک قرن.( به یکی از جشن‌های همگانی ایران کهن نیز می­گویند که در آغاز شامگاه دهم بهمن‌ماه برابر با آبان روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردمان، از پگاه بر بام خانه خود یا بر بلندی کوهستان گرد آورده‌اند، آغاز می‌شود. جشن سده یک جشن ملی ایرانیان است و به هیچ دین و مذهبی مربوط نیست.)

هزاره: هر یک هزار سال را می­گویند.           مصادف: هم­زمان                    آمیخته: مخلوط

التماس: خواهش، تمنّا.                        بغض: گریه­ی فرو خورده.

قند در دلش آب می­کردند: بسیار شادمان بود                  غلغله: ازدحام، هیاهو. هم­همه  

مضاف و مضاف­الیه: اگر دو اسم به دنبالِ یکدیگر بیایند و به وسیله­ی(-ِ کسره) به هم متصّل شده باشند، به اسمِ اوّلی«مضاف» و به اسمِ دوم«مضاف­الیه» می­گوییم. مثال:

باغِ آرزو (باغ: اسم اوّل و مضاف) + (-ِ) + (آرزو:اسمِ دوم و مضاف­الیه).   دلِ شیر

اضافه­ی تشبیهی چیست: اگر مضاف و مضاف­الیه رکن اوّل و دوم تشبیه باشد، حاصلِ کار اضافه­ی تشبیهی خواهد بود.

آیینه­یِ چشم: (آیینه: رکن دوم، مشبّه­به) و (چشم: رکن اوّل، مشبّه) (اضافه­ی تشبیهی)

پرده­ی اشک: (پرده: رکن دوم، مشبّه­به) و (اشک: رکن اوّل، مشبّه) (اضافه­ی تشبیهی)

غلغل: کنایه از جوشیدن، جوش خوردن                            زمزمه: زیر لب سخن گفتن

فضل: لطف                  مصادف: همزمان                      التماس: خواهش

تسبیح: ذکر خدا             فاسد: خراب، تباه                      پِیِ: به دنبال

دهه: هر10 روز - هر10 سال                       اعتراض: ایراد گرفتن

شعار: علامت، نشانه                                غلغله: ازدحام، همهمه، شلوغی

پرده­ی اشک: اشک به پرده تشبیه شده است. اضافه­ی تشبیهی(مضاف = رکن دوم تشبیه) و (مضاف­الیه = رکن دوم تشبیه)

آیینه­ی چشمان مادربزرگ: چشمان مادربزرگ به آینه تشبیه شده است.

آمیخته بود: مخلوط شده بود.        هوا: میل و آرزو                 مغرور: سربلند

اضافه­ی تشبیهی: اگر مضاف و مضاف الیه رکن اول و دوم تشبیه باشند به آن اضافه تشبیه می گوییم.

مثال: چشمان تیله­ای.

نکته: اگر دو اسم پشت سرهم بیایند و با کسره ِ به هم متصّل شوند اسم اول مضاف و اسم دوم مضاف الیه خواهد بود.

مثال: باغ پدر              ،               چشم خروس.

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 12 آبان 1390برچسب:, توسط گروه وبلاگ نویسی دوم راهنمایی |